.::: پرواز شب :::. Writer آه ای شاهزاده ی کوچک ! چنین بود که من اندک اندک به زندگی بی مقدار و اندوهبار تو پی بردم. تو سال ها جز شیرینی ِ تماشای غروب آفتاب، شادی دیگری نداشته ای.من این نکته را صبح روز چهارم دریافتم که تو گفتی: _من غروب ها را دوست دارم. بیا برویم غروب آفتاب را تماشا کنیم . . . _من در یک روز چهل بار غروب آفتاب را دیدم! و کمی بعد باز گفتی: _آخر... وقتی خیلی غمگین باشی دوست داری که غروب های آفتاب را تماشا کنی. _پس آن روز که چهل و چهار بار غروب را تماشا کردی خیلی غمگین بودی ؟ ولی شازده کوچولو جواب نداد. ____________________ "شازده کوچولو" نویسنده : آنتوان دوسنت اگزوپری ____________________ به یاد دوران پاک بچگی |
||
|